کلاهبرداری واشینگتن در رابطه با «حقوق بشر»
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

 

نوشتۀ بیل وون اوکن

Bill Van Auken

 


Mondialisation.ca, Le 3 avril 2012
wsws.org

وزیر امور خارجۀ آمریکا هلاری کلینتون اخیرا در مصاحبه ای با مجلۀ اکونومیست گفت : «فکر می کنم که ما در دوران تاریخی خوبی زندگی می کنیم، و در کنار آنهایی قرار داریم که از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر جهان شمول الهام می گیرند.» و در توصیف نقش واشینگتن در جهان، اضافه کرد : «ما ایستاده ایم و می گوییم که ما طرفدار تمام ارزش های جهانی هستیم، یعنی ارزش هایی که با ارزش های آمریکایی هم خوانی دارد.»

چنین بینشی، یعنی نقش ایالات متحده در جهان به عنوان پشتیبان آزادی و صادر کنندۀ «ارزش های آمریکایی» که در واقع «ارزش های جهانی» هستند، موضوع تازه ای نیست.

این نظریات به نخستین گام های امپریالیسم آمریکا و جنگ اسپانیا – آمریکا در پایان قرن نوزدهم بازمی گردد [یعنی وقتی که اسپانیا کوبا، فیلیپین و پورتوریکو را از دست داد].

امروز همین نظریات، مانند گذشته، در خدمت پوشش ایدئولوژیک نظام یافته برای برپا کردن جنگ به هدف تسخیر کشورها، کودتا و اعمال فشار برای تأمین منافع سرمایه های مالی آمریکا به کار برده می شود.

همان گونه که لئون تروتسکی انقلابی روس در سال 1924 با شور و حرارت می نویسد : «آمریکا همیشه در حال آزاد کردن یک نفر است و این کار به نوعی حرفۀ این کشور است.»

هفتۀ گذشته، دولت اوباما از «حقوق بشر» به عنوان بهانه برای تداوم جنگ داخلی در سوریه  که هدف آن تعویض رژیم می باشد، و به عنوان اصل و اساس قانونی برای تدارک جنگ علیه ایران، و به همین گونه به عنوان توجیه افزایش تنش با کرۀ شمالی و چین استفاده کرد.

موضع گیری قهرمان حقوق بشر جهان شمول توسط دولت آمریکا یک کلاهبرداری شگفت انگیز است. موج بیانیه های تحریک آمیز دربارۀ نقض آزادی و دموکراسی در این و یا آن کشور، بی گمان در ریاکاری هایی شناور است که باید آن را بازشناسی کنیم.

در این مورد می توانیم سوریه را از نزدیک مورد بررسی قرار دهیم. واشینگتن در تلاش هایش برای سرنگون ساختن رژیم اسد و جایگزین ساختن آن توسط یک رژیم قابل قبول تر در دمشق، که ضد ایرانی باشد، با ترکیه همکاری های نزدیک دارد. بر اساس گزارشی که در نیویورک تایمز منتشر شده، دو کشور هم کاری هایی را برای ارسال کمک «دفاع از خود» (سلاح هایی که موجب مرگ دشمن نمی شود) به گروه های «شورشی» مسلح که به عملیات  تروریستی متعددی در کشور دست زده اند.

ترکیه با داعیۀ مدافع حقوق بشر در سوریه به میدان آمده، ولی از سوی دیگر اختناق خونباری را علیه کردهای ترکیه اعمال کرده است، یعنی اقیلتی که 20 در صد جمعیت ترکیه را تشکیل می دهد. هواپیماهای جنگی ترکیه علیه اردوگاه هایی که به گروه هایی جدایی طلب کرد، پ کاکا، نسبت داده بمبارانهای متعددی را به اجرا گذاشته و دراین بمباران ها دائما غیر نظامیان را به قتل رسانده است. پلیس ترکیه تظاهرات توده ای در هفتۀ گذشته به مناسبت نوروز را  با گاز اشک آور و لولۀ فشار آب و باتون سرکوب کرد. 40000 نفر از سال 1984 جان خود را طی منازعات از دست داده اند، ولی واشینگتن در مورد کردها ابراز نگرانی نکرده است.

یکی دیگر از متحدان ایالات متحده در جنگ صلیبی برای حقوق بشر در سوریه، عربستان سعودی است که به اتفاق قطر، برای گروه هایی مانند ارتش آزاد سوریه و شورای ملی سوریه، پول و اسلحه می فرستند. با وجود ابراز تأسف در مورد سوریه، رژیم سلطنتی مستبد سعودی، متحد پر اهمیت ایالات متحده و بزرگترین تولید کنندۀ نفت در جهان، ناآرامی های داخلی کشور خودش را در بخش شرقی با اکثریت شیعه را باخشونت تمام سرکوب کرده است. مفتی سعودی، رهبر قدرتمند دستگاه مذهبی اخیرا فتوایی صادر کرده که بر اساس آن هر فردی که با رژیم مخالفت کند، گردن زده خواهد شد. پیش از این اعلام کرده بود که شورشیان شیعه به صلیب کشیده خواهند شد.

در بحرین، کشور همسایه که میزبان پنجمین ناوگان نیروی دریایی آمریکا می باشد، رژیم سعودی، به پشتیبانی واشینگتن، جنبش اعتراضی مردم را که علیه حاکمیت دیکتاتوری سنی مذهب  به پا خواسته بود، و تبعیضی که در مورد اکثریت جمعیت شیعه مذهب بحرین اعمال می کند، به سختی سرکوب کرد. بی فایده است که بگوییم ارزش های جهان شمول آمریکا در آن جا رواج دارد.

در این مدت، شورای نظامی مصر به فشار ها و اختناق خشونت بارش ادامه داده و کلینتون یادآوری کرده است که منافع امنیت ملی ایالات متحده برای پاسخ گویی به شرایط کنگره در اعطای کمک های نظامی به مصر، یعنی به شرطی که شواهدی دال بر پیشرفت دموکراسی وجود داشته باشد. چنین امری به معنای ارسال یک میلیارد و سیصد میلیون دلار برای دستگاه سرکوب کشور. نمایندگان دولت یه سادگی پذیرفتند که سودهای شرکت هایی مانند ژنرال دینامیک، و لاکهید مارتین، که این کمک در حساب آنها بوده، و سرانجام دورادور ارزش «جهان شمول» دارند.

اگر چنین تعهدی در رابطه با حقوق بشر واقعا جهان شمول می بود، انتظار داشتیم که چنین امری در مورد کشورهای مجاور و نزدیکتر به شکل قویتری تجلی کند. با این وجود، هندوراس، نمونۀ بارزی از حقیر شماردن حقوق بنیادی توسط واشینگتن است که از مدت ها پیش به عنوان «حیاط خلوت» خود معرفی می کرد.

با پشتیبانی از کودتای نظامی که دولت رئیس جمهور مانوئل زلایا را در سال 2009 سرنگون کرد، دولت اوباما از کشتارها، شکنجه، زندانی کردن اختیاری افراد و حملات خشونت بار علیه دهقانان فقیر، روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر و کارگران، توسط رژیم چشم پوشی کرد. در آغاز ماه، برای اطمینان دادن به دولت رئیس جمهور پورفیریو لوبوس که از طریق انتخابات غیر قانونی تحت نظارت رژیم کودتا که  از پشتیبانی ایالات متحده نیز برخوردار بود به مقام ریاست جمهوری برگزیده شده بود، معاون رئیس جمهور جوزف بایدن را به تگوسیگالپا فرستادند. واشینگتن به شکل قابل ملاحظه ای قراردادهای نظامی را افزایش داد، البته باید دانست که هندوراس میزبان یکی از بزرگترین پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه می باشد.

در عین حال باید بگوئیم که ارزش های آمریکائی یاد شده برای قانونیت بخشیدن به جنگ ها و عملیات بی ثبات سازی در خارج، که قاعدتا باید جهان شمول نیز باشد، در رابطه با خود ایالات متحده نیز کاربرد ندارد. دولت اوباما اعلام کرد که از این پس حق دارد شهروندان آمریکایی را به مدت نامحدودی بی آن که محاکمه شده باشند،  در مراکز نظامی حبس کند، و حتی صرفا به این دلیل که رئیس جمهور آنها را به عنوان مضنون به تروریسم دانسته است، اعدام کند. جاسوسی در زندگی شهروندان به شکل فوق العاده ای افزایش داشته و اردوگاه حبس غیر قانونی در گوآنتانامو هنوز دایر است. به همان شکلی که تظاهرات جنبش تسخیر وال استریت نشان داد، اعتراض عمومی به حاکمیت سلسه مراتب مالی باخشونت پلیسی روبرو شد.

خسته از حملات بی پایان واشینگتن روی مسئلۀ حقوق بشر، چین خود آمریکا را از این دیدگاه زیر علامت سؤال برد، و انتقادات خودش را منتشر کرد و نشان داد که ایالات متحده با جمعیتی معادل میلیون و سیصد هزار نفر در زندان هایش، اشتباهات پلیسی به شکل روزمره ، و نفی حقوق حیاتی و بنیادی در سطح اجتماعی و اقتصادی در رابطه با بیکاری، مسکن و بهداشت برای میلیون ها آمریکایی بالاترین میزان را جهان احراز می کند.

آخرین بیانیه های پکن نشان می دهد که : «ایالات متحده از مسائل مشکلات درونی اش در رابطه با موازین حقوق بشر بی اطلاع است، ولی با سخاوتمندی تمام مدعی «دیپلماسی حقوق بشر» است و از حقوق بشر به عنوان ابزار سیاسی و برای مخدوش ساختن چهرۀ ملت های دیگر استفاده می کند تا از منافع استراتژیک خاص خودش دفاع کند.»

«چنین مواردی کاملا ریاکاری را در اجرای ناعادلانۀ مفاد حقوق بشر و نیّات نادرست نشان می دهد که هدفی به جز دست یابی به برتری به بهانۀ دفاع از حقوق بشر ندارد.»

استفادۀ نامناسب از «حقوق بشر» برای کتمان منافع امپریالیسم مخرب ایالات متحده، دعاوی آدولف هیتلر در سال های 1930 را تداعی می کند که می خواست از بی عدالتی هائی که علیه ملت آلمان انجام می گرفت جلوگیری کند، و یا موسیلینی که مدعی بود که می خواهد علیه «رژیم وحشی» در اتیوپی بجنگد.

امروز مانند گذشته، دعاوی ریاکارانه و شرم آور در رابطه با حقوق بشر دفاع از منافع واقعی کارگران سوری، ایرانی و دیگر کشورهای جهان نیست، ولی برای تدارکات جنگ های نوین به کار می رود  که زندگی و خوشبختی میلیون ها انسان را تهدید می کند.

 متن اصلی

Article original, WSWS, paru le 27 mars 2012


منبع :

http://www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=30110


April 5th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی